سلام دوست عزیزم، نرگس شعبانی هستم، یه رهجوی نور 🙋‍♀️
اگه می پرسی: چرا همیشه افکار منفی دارم؟
بهت میگم: چون نمیدونی افکار منفی با توجه و تمرکز ما و با فکر کردن ما قدرت می گیرن..
و همین ناآگاهی ات باعث میشه که هر بار یه فکر منفی میاد توی سرت، با این افکار یکی میشی و با فکر کردن بیشتر بهشون، تغذیه شون میکنی..
تو بهشون خوراک میدی، چاق شون میکنی..
مثل اینکه یه مار رو تو آستین خودت پرورش بدی که یه روزی همین مار خودت رو یه لقمه ی چرب میکنه..

اون روزی که یه میدان انرژی افسردگی میاد و تا هفته ها و سالها یک نفر رو درگیر میکنه، فکر کردی از کجا اومده؟؟
اون روزی که حملاتی از ترس ها و نگرانی ها میاد سراغ یه فرد، فکر کردی از کجا اومده؟؟
اون روزی که یه نفر از شدت خشم و عصبانیت پرخاش میکنه و رابطه اش رو خراب میکنه یا یه آسیبی به کسی میزنه، فکر کردی از کجا اومده؟؟

همه یه روزی از چسبیدن به یه فکر منفی و بارها و بارها بهش فکر کردن شروع شده..
(همیشه پای یک فکر منفی در میان است 😂)
بعد میشینیم گردن خدا رو میندازیم، که این چه بلایی بود سر ما آوردی!!🫥

دوست من، ما آگاهی و هشیاری هستیم و با توجه و تمرکز مون، داریم به انرژی ها شکل میدیم و قدرت میدیم..
هر جایی که توجه و تمرکزمون رو ببریم، اون رشد میکنه، اون قدرت می گیره..
هر بار که یه فکری، چه مثبت و چه منفی، تو ذهن مون باشه، ما با فکر کردن به اون فکر، بهش قدرت میدیم..
فرقی نمیکنه اون چه فکریه، نیروی خلق (قانون جذب) بهش قدرت میده، چون هیچ حق انتخابی نداره، این نیرو هست تا به خلق ما کمک کنه..

همین که تو آگاه بشی که با بیشتر فکر کردن به این افکار منفی، باعث میشی از همین افکار منفی، بیشتر و بیشتر وارد ذهنت بشن، اینجاست که به دنبال این میری که حالا چطوری به این افکار منفی فکر نکنی تا قدرت نگیرن..

یعنی اولین مرحله، آگاهی تو از این موضوعه که خودت داری باعث قدرت گرفتن این افکار منفی میشی و متوجه نیستی..
هی این افکار منفی میان، تو بهشون فکر میکنی، اونا قدرت میگیرن، دوباره بیشتر میشن و همین چرخه ادامه پیدا میکنه..
متوجه میشی؟؟

اگه می پرسی: چرا همیشه افکار منفی دارم؟
بهت میگم: چون داری مدام به این افکار منفی فکر می کنی و به فکر کردن به افکار منفی عادت کردی..
آره، عادت کردیم..
ما عادت کردیم به منفی فکر کردن..
اصلا ما عادت کردیم به مدام فکر کردن و توی ذهن بودن..
و نمی دونیم چه انرژی هایی رو دارن از ما می گیرن و این میشه که دیگه نه برای کارمون و نه برای زندگی مون انرژی ای نداریم..

این عادت کردن مون هم به خاطر ناآگاهی مونه..
همه ی مشکلات زندگی ما، به خاطر ناآگاهی مونه، هر چقدر ما آگاه تر میشیم از رویکردهای من ذهنی و قدرتهای من خدایی مون، ما زندگی بهتری خواهیم داشت..

ببین دوست من، من 8سال مطالعه و تحقیق و بررسی می کردم، بعد از کلی کتاب خوندن ها و فایل های آموزشی گوش کردن ها و تجربیات زندگی خودم تو این مدت، به این راز رسیدم که:
ما برای خوشبختی به این آگاهی نیاز داریم که، در درون مون دو قسمت داریم: یکی وجود من ذهنی و الگوهای ذهن انسانی و یکی وجود یه قسمت روحانی و من خدایی مون که زیر این من ذهنی گم شده..

دلیل تمام افکار منفی و احساسات منفی، دلیل تمام مشکلات مون، دلیل تمام اتفاقات منفی زندگی مون، ناآگاهی و چسبیدن به همین الگوهای من ذهنیه..
در واقع ما روح خداوند و در بهشت خداوند بودیم، زمانی که دارای این ذهن انسانی شدیم، از بهشت به جهنم ذهن اومدیم..
ولی می تونیم دوباره بهشت رو بسازیم..
هر چقدر آگاه تر بشیم و این الگوهای من ذهنی رو خنثی کنیم و تغییرشون بدیم، هم به هدف اصلی مون که بیداری و شناخت حقیقت خودمون می رسیم و همه از این زندگی لذت می بریم..

میدونی ما یه روح خداوندی هستیم، که توی محدودیت های این ذهن انسانی، خودمون رو زندانی کردیم..
و حالا وقتشه که رها بشیم، آزاد بشیم..
و این سایت اختصاص داره به شناخت رویکردهای من ذهنی و رها کردن شون و آزاد شدن مون..

و یکی از بزرگترین رویکردهای من ذهنی، همین مدام فکر کردن و بخصوص افکار منفی داشتنه..
یعنی ما با مدام فکر کردن و با مدام فکر منفی کردن، به این ایگو و من ذهنی درون مون خوراک میدیم..
نمیدونی اون چقدر عااااشق این افکار منفی تویه..
و چون از بچگی که کم کم این افکار منفی میومدن و ما بهشون فکر می کردیم، چون راه دیگه ای رو نمیشناختیم، چون کسی چیزی به ما آموزش نداد، ما به این کار عادت کردیم..

حالا هم باید ترک عادت کنیم..
و برای این کار نیاز به آگاهی داریم..
دقت کنید دوستان که من از کلمه ی فکر مثبت استفاده نمیکنم، چون فکر چه مثبت و چه منفی، باز هم ساخته ی ذهن انسانیه، من از کلمه ی «آگاهی» استفاده میکنم که حقیقته، نه صرفا یک فکر مثبت..

دوستان عزیزم، ما نمی تونیم با افکار مثبت یه سری مسائل ریشه ای و بزرگ زندگی مون رو حل کنیم..
مثلا «ترس از مرگ» رو شما چطوری می تونی با یه فکر مثبت حلش کنی؟!!
تو برای رها شدن از ترس از مرگ، نیاز داری به آگاهی، به شناخت حقیقت وجود خودت..
تا این ترس به طور ریشه ای حل بشه.. 

افکار مثبت تا یه جایی به شما می تونن کمک کنن، اما نمی تونن بطور ریشه ای و در مسائل بزرگتر برامون راه حلی باشن..

حالا که متوجه شدی خودت هستی که با فکر کردن به این افکار منفی، باعث قدرت گرفتن و بیشتر شدن شون میشی، می تونی بری به مرحله بعد ، یعنی بپرسی چطور می تونم از افکار منفی رها بشم و دیگه با فکر کردن بهشون قدرت ندم؟
اینو جدا به طور کامل توضیح دادم، لینکش رو برات میگذارم: چطور می تونیم از افکار منفی رها بشیم؟