در مسیر بیداری..
«رهایی از منِ ذهنی و شناخت منِ خدایی»

خانه  | تلگرام  | بخش سؤالات  |  ورود | عضویت

وقتی ناامید هستیم، چیکار کنیم؟

ناامیدی زمانی اتفاق میفته که ما با یک شرایط و مسائلی رو به رو شدیم که راه حلی براشون نداریم..
همین جاست که صدای منفی توی سرمون، شروع میکنه به گفتن اینکه هیچوقت مسئله و مشکل ما حل نمیشه..

فقط زمانی ما ناامید میشیم که به نیرو و قدرت خداوند در دستان مون ایمان نداریم..
ایمان نداریم که می تونیم از این نیرو استفاده کنیم و مشکلات مون رو باهاش حل کنیم..
ایمان نداریم که نیرویی در درون مون هست که راه حل تمام مسائل و مشکلات مون رو در همین لحظه داره..

ناامیدی وسوسه های شیطان تو گوش ماست تا احساس ما رو خراب کنه..

تو همین لحظه ها مهمه که ما چه تصمیمی می گیریم..
میدونی ما برای چی اینجا هستیم، برای بودن تو همین لحظه ها، برای انتخاب بین ناامیدی و ایمان داشتن..

زمانی که تو مشکلی داری و صبح بیدار میشی و فکر میکنی هیچ کسی به فکرت نیست، خداوند و تمام نیروهای کائنات دارن برای حل مشکل تو کار میکنن..

به دنبال همزمانی هایی هستن که تو به راه حلت برسی..

پس زمانی که یه مشکلی داری که هیچ راه حلی براش نداری و ظاهر امور هم داره میگه روزهات میگذره و تو مسئله ات رو حل نکردی..

اونجا بخند و مسئله ات رو حل شده ببین..

اینا مثبت اندیشی نیستن بچه ها..

اینا حقیقتن..

ما فکر می کنیم مثبت اندیشی یعنی سر خودمون رو گول زدن، برای اینکه منفی نشیم، نه..

اینا حقیقتن..

وقتی مشکلت به یک روش جادویی حل بشه، بعد می فهمی..

اما چی بگم که باز برای مسئله بعدی، ما فراموش می کنیم و میگیم شاید اون مسئله شد، اما این دیگه هیچ راهی نداره..

خداوند برای همه ی مشکلات ما راه حل داره..

ولی خداوند و این نیرو به اندازه ی ایمان تو برات کار میکنه..

این صدای ایگوست که میگه: تو هیچوقت دیگه خوب نمیشی..

تو هیچوقت دیگه حالت خوب نمیشه..

تو هیچوقت دیگه مشکلت حل نمیشه..

ناامیدی بزرگترین اسلحه ی تاریکیه..

تاریکی ما رو ناامید میکنه، چون میدونه ما ناآگاهیم..

چون میدونه ما الان نمی تونیم این نیروها رو ببینیم..

چون ما شرطی شدیم که هر چیزی رو که با چشمامون نتونیم ببینیم وجود نداره..

ناامیدی یعنی ما ایمان نداریم..

و ما برای تمرین همین ایمان اینجا هستیم..

نمی دونی چقدر لذت بخشه، وقتی دفعه ی بعدی یه مسئله ای که داری و راه حلی براش نداری، در احساس خوبی و به این نیرو ایمان داری و بعد به یک روشی که تو اصلا حتی فکرش رو هم نمیکردی مشکلت حل میشه..

 

وقتی ناامیدی یعنی نمیتونی این کمک ها رو ببینی..

ما باید این صدای منفی درون مون رو بشناسیم و در مقابلش مقاومت کنیم، ما برای همین اینجا هستیم..

ممکنه یه مشکل جسمی برات پیش اومده، این صدای منفی مدام تو گوشت میخونه هیچوقت خوب نمیشی..

مدام تصاویری از خوب نشدنت برات تو ذهنت به تصویر میکشه..

اما حالا اگه تو، این رویکردهای تاریکی رو ببینی دیگه به حرفهاش گوش نمیدی و حرفهاش رو جدی نمی گیری..

بنویس زمان هایی رو که ناامید بودی و به شکل جادویی ای مشکلت حل شده..

ازت میخوام بشینی و فکر کنی و زمان هایی رو به یاد بیاری توی زندگی ات که ناامید بودی اما به شکل جادویی ای مشکلت حل شده..
یا برای اعضای خانواده ات یا دوستانت یا.. که ناامید بودن اما به شکل جادویی ای مشکل شون حل شده..

میدونی چرا میگم بنویس:
برای اینکه بدونی این ناامیدی ها دروغن..
برای اینکه بدونی این ناامیدی ها اومدن تا تو ایمان خودت رو تقویت کنی..
برای اینکه مهمه که تو بدونی، یه نیرویی فراتر از این افکار منفی و فراتر از ترسها و نگرانی ها و ناامیدی های ذهن کوچیک ما، وجود داره که اگه بهش ایمان داشته باشی، نیازی به این ناامیدی و نگران بودن و ترسیدن نداریم و به این شکل از زندگی مون لذت می بریم..
چون مهمه که به خودت ثابت کنی که تمام این افکار ناامید کننده، دروغن..
ولی این دروغ بودنش باید بهت ثابت بشه، تا زمانی که این افکار ناامیدکننده میان، بهشون نچسبی و بهشون لبخند بزنی..
چون مهمه که بدونی تو برای همین تحول و رشد اینجا هستی..
برای اینکه تو همچین شرایطی قرار بگیری و بتونی انتخاب کنی، ایمان به خداوند رو..

میدونی، ایمان به همین نیرویه، که یه معتاد رو میتونه از منجلابی که توش گرفتار شده، رها کنه و بهش زندگی دوباره ببخشه..
یکی از قدمهای افرادی که اعتیاد دارن و کار میکنن، ایمان به همین نیرو در درون شونه..
یعنی بهشون میگن تو میتونی به این نیرو وابسته بشی، به جای وابستگی به مواد..

بنویس که برای امروز چه تصمیمی میخوای بگیری، ناامید بودن یا ایمان داشتن رو..

ازت میخوام تصمیمی رو که امروز با خوندن این آگاهی گرفتی رو بنویسی..
بنویس:
من تصمیم می گیرم زمانی که با هر مشکلی روبرو شدم و براش راه حلی نداشتم، همونجا این مشکل رو حل شده ببینم، حتی اگه نتونم با این چشم مادی ببینم، اما وقتی مشکلم حل میشه، می تونم نتیجه ی این ایمانم رو ببینم..
من تصمیم می گیرم به جای ناامیدی، ایمان رو تمرین کنم، چون میدونم این احساس ناامیدی هیچ دردی از من رو دوا نمیکنه که هیچ، باعث میشه احساس بدی داشته باشم و این احساسات منفی، باعث مشکلات روحی و جسمی من میشن..
من تصمیم می گیرم به جای ناامیدی، ایمان رو تمرین کنم، تا به این شکل هم به تحول و رشد درونی ام کمک کنم و هم مشکلم حل بشه..