آیا خداوند ما رو قضاوت میکنه؟
اگه می پرسی: آیا خداوند ما رو قضاوت میکنه؟
بهت میگم: خداوند فقط عاشق ماست..
پیام خدا به ما فقط عشقه..
خداوند ما رو قضاوت نمیکنه، خداوند فقط عاشق ماست..
شاید تعجب کنید و بگید: خداوند چطور میتونه منو دوست داشته باشه، چطور میتونه عاشق من باشه، من خودمم از خودم بدم میاد، چه برسه که خدا بخواد منو دوست داشته باشه..
شاید بگی من گناهکارم، خودم خودم رو نمی بخشم، خدا چطوری میتونه من رو ببخشه و دوستم داشته باشه!!
شاید بگی من که زشتم، خودم از قیافه ی خودم تو آینه بدم میاد، خداوند چطوری میتونه از من خوشش بیاد..
شاید بگی من که پولی ندارم، خودم خجالت زدم، خداوند چطوری میتونه من رو که تو این شرایطم دوستم داشته باشه، وقتی حتی هیچ کسی حاضر نیست با من باشه..
بچه ها خیلی منطقیه، اگه خداوند بخواد ما رو قضاوت کنه، یعنی به ما آزادی و قدرت انتخاب و اختیاری نداده..
و اگه آزادی و اختیاری نداشته باشیم، پس دیگه بازخواستی نخواهیم داشت، مسئولیتی نخواهیم داشت، چون انتخابی نداشتیم..
و اگه انتخابی داشته باشیم، دیگه قضاوتی نخواهد بود..
خداوند به شرایط ما و یا قیافه مون و مقدار پول مون نگاه نمیکنه، خداوند ذات ما رو که خودش هستیم رو می بینه..
خداوند الان ما رو نمی بینه، خداوند اون پتانسیلی که خدایی شدنه رو می بینه..
عشق خداوند به ما یه عشق شرطی نیست..
که اگه ما کار خوب انجام بدیم، ما رو دوست داشته باشه و اگه یه موقع کار نادرست و اشتباهی انجام بدیم، ما رو دوست نداشته باشه..
این طرز فکر انسانی ماست و خدا رو هم به همین شکل می بینیم..
عشق ما انسان ها چون همیشه یه عشق شرطیه، این رو برای خداوند هم به همین شکل تصور میکنیم..
ما چون خودمون تو این ذهن هستیم و همه چی رو شرطی دوست داریم، فکر می کنیم خداوند هم ما رو شرطی دوست داره..
ما بقیه رو وقتی دوست داریم که اون شکلی باشن که ما میخوایم رفتار کنن، وگرنه دوست شون نداریم..
حتی مادرها هم فرزندان شون رو شرطی دوست دارن..
که اگه به حرفهایی که میگم گوش ندی، دیگه دوست ندارم، از پیش من برو!!
که اگه با کسی که میگم ازدواج نکنی، دیگه دوست ندارم و ازت ناراحت میشم!!
که اگه رشته ای که میگم رو نری، دیگه دوست ندارم!!
این ذهنیت انسانی در این ذهن انسانیه..
اما خداوند که با این ذهن انسانی نگاه نمیکنه..
خداوند خارج از این قاب ذهن انسانیه..
خداوند فقط ذات حقیقی ما رو می بینه..
خداوند مثل ما نیست که وقتی کسی رو می بینیم پول نداره، بهش به نگاه بی ارزشی نگاه میکنیم، یه پولدار رو می بینیم جلوش خم و راست میشیم..
نه..
برای خداوند هیچ کدوم از ما فرقی نداریم..
خداوند میدونه اون فقط الان از نظر مالی نتونسته روی خودش کار کنه..
شاید بگی: خداوند چطوری می تونه همه رو به یه شکل دوست داشته باشه، وقتی یک نفر ممکن یه قتلی رو انجام بده، ممکنه یک نفر یک گناهی رو انجام داده باشه که حتی قابل جبران هم نیست، چطوری خداوند دوستش داشته باشه..
این عدالت نیست که خداوند رو به یک چشم نگاه کنه و یه جور همه رو دوست داشته باشه..
بچه ها، قوانینی در این جهان هست که هر کسی نتیجه ی اعمال خودش رو می بینه، شاید تو این زندگی بهش نرسه، اما باز برمیگرده تا بتونه کارهاش رو جبران کنه..
همین..
شما وقتی یه معتاد رو می بینین، درد می بینین، بیچارگی و بدبختی می بینین، خداوند عشق می بینه..
شاید بگین این کجاش عشق داره، دردناکه..
اما از نگاه خداوند نیست..
چون برای خداوند زمانی وجود نداره، اون همین لحظه ام داره پاکی اون شخص رو می بینه..
مثل یه ساختمون که تمام طبقاتش رو خداوند میتونه ببینه اما ما نمیتونیم..
ما همین لحظه که اینجاییم و توی مشکلات مون، پیش خداوندیم..
اما چون توی ذهنیم و توی زمانیم، نمیتونیم درک کنیم..
همین الان همه چی تموم شده..
اگه یه مادری که بچه اش مریضه، بتونه همین الان یه تصویری از سلامتی بچه اش که بزرگ شده و برای خودش تشکیل خانواده داده رو نشون بدیم، اون مادر دیگه نگران نیست، به جاش با عشق به اون بچه اش خدمت میکنه تا از این دوران بگذره..
همین..
چون میدونست خود اون بچه اون تجربه رو میخواسته..
تقصیر خداوند فقط یه بله به ما بوده..
اینکه قبول کرده ما انتخابی غیر از اون رو داشته باشیم..
تقصیرش هم به خاطر عشقش بود، چون نمیتونست به ما نه بگه..
هر چند میدونست مسیر سختیه، درد داره، گریه داره، تنهایی داره، اعتیاد داره، بی پولی داره..
خداوند عشق می بینه، مثل مادری که داره بچه اش رو می بینه که داره دندون در میاره، درد داره، که داره حرف زدن یاد می گیره، که داره راه رفتن یاد می گیره، میخوره زمین..
خداوند داره رشد ما رو می بینه..
یادمون باشه که خداوند همین لحظه ما رو در کنارش می بینه..
اینکه از اعتیاد تلاش می کنیم و رها میشیم..
اینکه از مشکلات توی روابط مون یاد می گیریم و رها میشیم..
ما این مسیر رشد رو دوست داشتیم، هر چند الان تو این جسم برامون سخته، اشک مون در میاد و..
شاید تو خودت رو یک معتاد ببینی، اما خداوند داره تو رو پاک می بینه، فقط مسئله زمانه..
شاید تو خودت رو مریض و بیمار ببینی، اما خداوند تو رو سالم و قدرتمند می بینه..
تو برای درک این ذات سلامتت، نیاز داری این بیمار شدن رو تجربه کنی..
چقدر قشنگه، تو کسی رو داری که همیشه در هر حالتی فقط عاشقته، همیشه کنارت هست و هیچوقت تنهات نمیگذاره، چه پول داشته باشی یا نداشته باشی، چه خوشکل باشی یا زشت، چه کوتاه باشی یا بلند..
ولی ما این عشق رو به کوچکترین چیزی می فروشیم..
خداوند عاشق تمام نگرانی های شماست..
عاشق تمام ترس های شماست..
عاشق تمام دردهای شماست..
همیشه کنار شماست و بهتون عشق میده..
شما هیچوقت تنها نیستین..
اون زمانی که مشکلی دارین و درد دارین خداوند کنارتونه..
شاید بگین پس چرا کمکم نمیکنه و فقط نگاهم میکنه یا فقط کنارمه..
هر زمانی که گریه میکنی، این خداست که اشکهات رو پاک میکنه..
خداوند فقط عاشق ماست، خداوند ما رو قضاوتی نمیکنه..
قوانینی گذاشته که خودش داره کار میکنه و هر کسی رو رشد میده..
خداوند همیشه منتظر ماست..
منتظر اینکه از این شلوغی های ذهن، از این شلوغی های بیرون، بریم یه گوشه ای بشینیم و با خدای خودمون خلوت کنیم..
واقعا با این همه عشق، ما چقدر دوستش داریم..
میدونی از چیزایی که بهمون گفتن، ما یه جورایی از خداوند می ترسیم و اونو مقصر تمام مشکلات مون میدونیم..
به ما گفتن خداوند امتحان مون میکنه..
به ما گفتن خداوند منتظره بمیریم تا عذاب مون بده..
واقعا با این شنیده ها چرا باید عاشق همچین خدایی باشیم..
نه، ما از این خدا فراری هستیم، چی برسه که بخوایم عاشقش باشیم..
ما رو از خداوند ترسوندن، زمانی که خدا رو از ما گرفتن، ما تنها شدیم..
زمانی که احساس تنهایی می کنید دیدین بودن هیچ کسی بهتون حس خوبی نمیده..
چون این احساس تنهایی، نشون دهنده ی دوری ما از خداونده که هیچ کسی نمیتونه جاش رو بگیره..
هیچ کسی، هیچ چیزی..
تاریکی میگه تنهایی، اگه بری با رفیقات خوب میشی، دروغ میگه..
تمام کارهایی که می کنیم به دنبال این حس خوبه و این عشقیم..
اشتباه دنبالش می گردیم..
خدایا عاشقتم..
تا قلب تو شد، راهی قلبم، شد صد برابر با تو زیبایی قلبم
ای قصه عشق، برگشته ای تا، پایان بگیرد با تو تنهایی قلبم (واقعا فقط با خداوند تنهایی مون تموم میشه)
گشتم، ولی ای ماه من، مثل تو پیدا نیست
بعد تو بر چشمان من، هیچ عشقی زیبا نیست (هیچ عشقی، هیچ عشقی،…)
صدایت، نگاهت، بر دلم باران عشق است
تو باشی، دل من، تا ابد مهمان عشق است
ببین این قصه ی ما، بر لب خندان عشق است
امشب تو می آیی و من بیدارم عشقم
من قدر غم هایم تو را دوست دارم عشقم
از شوق دیدار تو من، می بارم عشقم
از کوچه های خیس شهر، عطر تو پیداست
من غرق چشمانت شدم، چشمی که دریاست
امشب تو را می بینم و این مثل رویاست..
ایمیل: narges.shaabani65@gmail.com
آیدی کانال تلگرام: t.me/narges_shaabani_com